ناپلئون بناپارت گفته است:
آماتورها به تاکتیک میاندیشند و حرفهای ها به لجستیک!
تعریفی ساده برای فعالیت لجستیک را میتوان اینگونه بیان کرد:
مدیریت و اجرای کلیه عملیات لازم، اعم از سختافزار و نرمافزاری بهمنظور انتقال کالا از نقطه تولید تا نقطه مصرف به نحوی مؤثر، کارآمد و مطلوب.
سازمان فیاتا خدمات بار فرابری و لجستیک را به شرح زیر تعریف کرده است:
بارفرابری و لجستیک عبارت است از خدمات مرتبط با حمل (بهصورت تکوجهی و یا چندوجهی) تلفیق بار، نگهداری، جابهجایی، بستهبندی یا توزیع کالا و نیز خدمات جنبی و مشورتی مرتبط با آن شامل امور گمرکی و مالی، اظهار کالا به مراجع رسمی، تهیه بیمه و انجام و دریافت و پرداخت و تهیه اسناد مربوط به کالا. خدمات بارفرابری نیز دربرگیرنده خدمات لجستیکی است که با بهرهگیری از سیستم فنآوری اطلاعاتی و ارتباطی مدرن در ارتباط با عملیات حمل، جابجایی و نگهداری کالا و به عبارتی کل زنجیره مدیریت عرضه این خدمات میتواند حسب مورد از انعطافپذیری لازم برخوردار گردد.
درجایی دیگر، لجستیک اینگونه تعریف شده است:
علم و هنر حصول اطمینان از اینکه محصول موردنظر بهموقع، به مقدار موردنظر به محل موردنظر و با تأمین خواست مشتری برسد.
لجستیک در یک جمله کوتاه و ساده تأمین کالا و خدماتی است که مورد احتیاجاند ولی صرفاً به معنی حملونقل نیست. هرچند حملونقل حائز اهمیت است و بخش عمده کار در عملیات لجستیکی است ولی دامنه شمول لجستیک فراگیرتر است.
این مقوله بهنوعی مستلزم هماهنگی فعالیتهای بسیاری است که در حول محور حملونقل قرار دارند، ازجمله طراحی شبکهای اطلاعات، حملونقل و نگهداری و انبارداری.
۶ هدف عملیاتی از یک سیستم لجستیک:
پاسخ سریع: یک شرکت باید بتواند به دگرگونی در جریان کار خود بهسرعت واکنش نشان دهد.
حداقل نوسانات: محصول و زمانهای عرضه باید از ثبات برخوردار باشد.
حداقل موجودی: نگهداری یا انبار کردن کالا پرهزینه است و باید آن را به حداقل رساند.
تلفیق بار: با یکپارچه کردن محصولات خرد میتوان هزینههای حمل را تقلیل داد.
کیفیت: این تنها کالا نیست که باید دارای کیفیت مطلوب باشد. بلکه خدمات لجستیک لازمه نیز باید از معیارهای کیفی برخوردار باشد.
حمایت از چرخه حیات: که منظور از آن نه تنها تحویل کالا بلکه بازگردانی آن است که ممکن است بازگردانی کالای معیوب و غیرقابلمصرف و یا بازیافت محصول و مواد بستهبندی موردنظر شد.
داستان لجستیک
واژه لجستیک در اصل از واژگان نظامی گرفتهشده است و وارد عرصه تجارت و فعالیتهای بازرگانی گردیده است. ازلحاظ واژهشناسی نیز این لغت از کلمه LOGER زبان فرانسه میآید که به معنی مکانیابی و استقرار و تدارک است و ICS هم پسوندی است مبین شعبه یا رشتهای از دانش، فن یا هنر. یعنی دانش یا هنر تدارک جبههها!
در طول تاریخ، پشتیبانی از عملیات نظامی در بردوباخت جنگها نقش اساسی داشته است. همچنان که لجستیک نظامی بر سرعت واکنش و انعطافپذیری نسبت به موقعیتهای متغیر تأکید دارد.
بسیاری از کسبوکارها و فعالیتهای اقتصادی نیز در شرایط و اوضاع و احوالی انجام میگیرند که واکنش سریع و بهموقع و انعطافپذیری متضمن موفقیت در آنهاست.
تا دهه ۱۹۵۰ هیچ اثری از مبانی تئوریک (نظری) پیرامون این مقوله ثبتنشده است. اختراع کانتینر در دهه مزبور و رواج آن در بنادر جهان امکان حمل محمولات را از نقطههایی درون یک سرزمین تا نقطهای درون سرزمین دیگر فراهم نمود. این تحول و نحوه تلقی مدیران شرکتها ازنظر عرضهکنندگان حملونقل بینالمللی نهان نماند، هرچند در اویل دهه ۹۰ بود که شرکتهایی که تا آن زمان در بخشها و شیوههای مختلف و جداگانه حملونقل دریایی، هوایی، جادهای و فنآوری اطلاعات و امور گمرکی تجربه اندوخته بودند، فرصتهایی را پیش روی دیدند تا از روشهای متعارف خود پا فراتر بگذارند و برای کسب سود بیشتر و سروصورت بخشیدن به وضع مالی خود، به نیاز شرکتهایی که دنبال تأمین خدمات لجستیکی بودند پاسخ دهند. و ازاینجا بود که جهان شاهد ادغام شرکتهایی توانمندی در مقام و موقعیت 3PL گردید. یعنی اشخاص ثالث عرضهکننده خدمات لجستیکی یا THIRD PARTY LOGISTICS PROVIDERS.
در باره مفهوم ۳PL و 4PL و اهمیت آنها از نظر مزایایی که برای صاحبان کسبوکار مرتبط با تجارت خارجی میتوانند ایجاد کنند، در مطالب بعدی خواهیم پرداخت.
دیدگاههای کاربران